تبعات ناشی از سد های بزرگ

سد شهریار بر روی رودخانه قزل اوزن در شهرستان میانه واقع است.

در پایین دست این سد استان گیلان، به دلیل وابسته بودن مزارع برنج به آب زیاد حیات این مزارع شدیداً وابسته به  آب رودخانه قزل اوزن می باشد.با سد کردن این آب در سد شهریار سبب تبخیر آب از سطح این سد و نبود آب دائمی در مزارع این استان مشکلاتی را به بار خواهد آورد. در بالادست این سد استان های اردبیل، آذربایجان شرقی، زنجان، همدان و بخشی از کردستان واقع شده است تنها منافعی که از آب این سد مردمان بالادست بهره خواهند برد طرح انتقال آب به مناطق بالادست سد مطرح است، که این امر با شبهاتی مطرح بوده بنا به مطالعات انجام شده، مثلاً در انتقال آب این سد به دشت اردبیل مطرح شد به نتایجی دست نیافتند از طرفی اجرای چنین طرح هایی نیازمند مطالعات سیستماتیک و همه جانبه نگر از کل حوزه قزل اوزن مطرح است.

علم آبخیز به عنوان عضو کوچک و نماینده حوزه های آبخیز در کشور بنابه اثرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سدهای بزرگ، سدهای کوتاه( با ارتفاع کمتر از 10 متر) جهت تقویت آبخوانه های مناطق بالادست و کاهش رسوب گذاری در سدهای بزرگ مخزنی مثل سد منجیل در پایین دست سد شهریار را پیشنهاد می کند.

عمر مفید سد منجیل در پایین دست سد شهریار به دلیل رسوبگذاری از 100 سال به نصف کاهش یافته و این امر عدم توجه به آبخیزداری در مناطق بالادست را نشان می دهد

شاید روزی برسد که سد شهریار هم روزگار سد منجیل را به دلیل رسوبگذاری داشته باشد علاوه بر این تبعاتی که این سد می تواند بر روی افراد مناطق بالادست این سد از جمله روستای ممان داشته باشد به قوت خود باقی است.

از جمله این تیعات مشکلات اقتصادی ناشی از کاهش تولید،(روستای ممان یکی از تولید کننده برنج مرغوب صدری است) مشکلات فرهنگی ناشی از مهاجرت و مشکلات اجتماعی ناشی از بیکاری را سبب می شود.